دیالوگ ماندگار از فیلم زندگی خصوصی به کارگردانی محمد حسین فرح بخش

ساخت وبلاگ

حاج داود (سعید نیکپور):
از من پرسیدی چی شد که به این روز افتادی؟
واقعا میخای بدونی؟
ابراهیم کیانی (فرهاد اصلانی):
- آره! حاجی به گوشم ...
حاج داوود :
-ما انقلاب کردیم که دین رو حاکم کنیم، اما مشکل از اونجایی شروع شد
که یادمون رفت اسلام دین اخلاق هم هست ...
چسبیدیم به احکام، اخلاقو گذاشتیم لب تاقچه و فراموش کردیم
هیچ فکر کردی چرا بیشتر متدینین ما انقد عبوس هستند...
در حالی که پیغمبر ما نمونه خوش خلقی با امتش بود ...
امام صادق (ع) از دین تعریف داره آقا ابراهیم
میگه دین به رکوع و سجود طولانی نیست
دین یعنی امانتداری و وفای به عهد ...
امانت این بچه ها رو چه جوری نگه داشتیم؟! ...
به عهدی که با این ملت بستیم چقدر عمل کردیم ؟! ...
از احکام فقط اینو یاد گرفتیم که دو تا ماشین بندازیم تو خیابون
تن و بدن جوونامونو بلرزونیم ...
یا یه هلکوپتر بفرستیم رو سقف خونه مردم، نیرو پیاده کنیم
برای جمع کردن چهار تا بشقاب آهنی ...
یارو هفتاد میلیون پول هیاتو که مردم به امانت بهش داده بودن خورده !...
اون وقت تو عروسی برادرزاده اش چون یه النگی دولنگی کردند
میگه معصیت داره، حرومه، من نمی رم ...
از احکام همینو یاد گرفتیم
که اگه یه دختر دو تار موش پیدا بود با پونس فرو کنیم تو پیشونیش !...
اون وقت ادعا کنیم خیرخواه مردمیم ... نگران آخرت اونا هستیم ...
همین خیرخواهی بعضیها کار دستمون داد ...
اینجوری شد که به اینجا رسیدیم ...
حالا دوزاریت افتاد آقا ابراهیم !...
انحراف در انقلاب با امثال شما شروع شد ...

دیالوگ ماندگار از فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک...
ما را در سایت دیالوگ ماندگار از فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamazimimajd بازدید : 165 تاريخ : شنبه 2 تير 1397 ساعت: 22:45